رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی:
علوم انسانی اسلامی در مقام عینیت حاصل فرآیند طبیعی در جامعه دینی است
پروژه آسان: به گزارش پروژه آسان، رییس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با اعلان اینکه جریان یافتن دین در جامعه می تواند به ورود انواع آلودگی ها، ناخالصی ها، خرافات و موهومات به دین نیز منجر شود، اظهار داشت: چنانچه جامعه دینی، تنها جنبه هویتی برای جامعه مسلمانان داشته باشد، طبیعی است که علوم انسانی اسلامی به عنوان یک دانش متاثر از پیش فرض های فلسفی و عقلی-دینی، مجالی برای تولد و شکوفایی پیدا نمی نماید.
به گزارش پروژه آسان به نقل از ایسنا، حجت الاسلام رضا غلامی، رییس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در هفتمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی که بامداد امروز دوشنبه در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران برگزار گردید، درباره ی نسبت متقابل علوم انسانی اسلامی و جامعه دینی، اظهار داشت: درباره ی نسبت و مناسبات دین و جامعه سخن فراوان است. دین به مثابه یک امر جهان شمول، در همه گروههای اجتماعی یافت می شود. دین، نیروی قدرتمندی است که باورها، آیین ها و ارزش ها را در بر می گیرد و اغلب بر جوامعی که در آن ریشه می گیرد، هم تأثیر می گذارد و هم تحت تأثیر قرار می گیرد.
وی با اشاره به این که دین به عنوان جزء لاینفک جوامع بشری، نه فقط عامل مهم و کلیدی اجتماعی شدن است، بلکه در خوشبختی انسان ها نقش فوق العاده ای دارد، اضافه کرد: دین به افراد، مجموعه ای از باورها و ارزش های مشترک می دهد و به آنها کمک می نماید یاد بگیرند که چگونه اعضای خوب و نیک ورز مؤثری در جامعه باشند. باورها و اعمال مذهبی اغلب بدون تحمیل از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و می توانند طرز تفکر و رفتار مردم را در ساحت های مختلف شکل دهند.
غلامی اشاره کرد: دین و جامعه، دارای یک تعامل و هم افزایی پویا هستند که فرهنگ ها، ارزش ها و قواعد زندگی فردی و مدنی را شکل می دهند. همانطور که اشاره شد، ادیان نظام های اعتقادی هستند که انسان و جامعه را به جهان معنویت مرتبط می کنند. به عنوان ساختارهای توأمان ذهنی و عینی، آنها بر نحوه درک و مواجهه ما از دنیای اطراف و ارزش هایی که می پذیریم یا رد می نماییم، تأثیر می گذارند. با این اوصاف، دین با ارائه چارچوب های اخلاقی، شکل دادن به هویت ها و تقویت هنجارهای اجتماعی بر جامعه تأثیر می گذارد.
رییس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی درباره ی مزایای دین اظهار داشت: دین از معنا بخشیدن به زندگی و ساماندهی به نظام اعتقادی تا تقویت وحدت و ثبات اجتماعی و نقش آفرینی به عنوان عامل مدیریت اجتماعی و قرار دادن انسان در راه سعادت و خوشبختی در جوامع انسانی حضور پررنگی دارد. امروز نقش حیاتی دین در سازماندهی جوامع کمتر محل شک و تردید قرار دارد. تقریباً روشن است که دین چارچوبی برای تعامل و انسجام اجتماعی فراهم می آورد، حتی اغلب بر ساختار خانواده ها، جوامع و حتی کل تمدن ها تأثیر می گذارد.
غلامی افزود: حتی قابل اثبات است که مناسک دینی نیز که گاهی به منزله قشر و پوسته دین به آنها نگاه می شود، اثرات مثبتی مانند سلامت جسمی، روانی و تحرک اجتماعی دارد. به سبب کارکردهای وسیع دین است که تحقیق آگاهانه و مستدل در سنت ها، متون، آیین ها و اعمال مذهبی جزء ضروری زندگی مدنی، هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی است.
رییس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم اضافه کرد: از جانب دیگر، دین همیشه نقش مهمی در شکل دهی تجربیات اجتماعی انسان و تفسیرها از واقعیت در طول زمان داشته است. مطالعه دین از خیلی از مرزهای رشته ای در علوم انسانی عبور می کند، همانطور که در ادبیات، تاریخ، هنر، جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی، فلسفه، حقوق و غیره گنجانده شده است.
غلامی با اشاره به نقش بی بدیل دین در زندگی اظهار داشت: دین چارچوب هایی را جهت زندگی فراهم می آورد که رفتار انسان را با ارائه طرحی برای درک سؤالات عمیقی که علم و عقل در پاسخ به آنها ناتوان هستند و ارائه شبکه های معنایی بزرگ و سرنوشت ساز شکل می دهد. در چنین شرایطی، روشن است که نقش دین در ایجاد روح علوم انسانی و اجتماعی، چیزی نیست که درک آن چندان دشوار باشد.
وی با اعلان اینکه نقش جامعه در دین را نمی توان نادیده گرفت، اضافه کرد: بغیر از آنکه جوامعی که رشد توأمان عقلی و عاطفی بیشتری دارند، می توانند اقبال بیشتری به دین داشته باشند، واقعیت این است که هر میزان جامعه در نظر و عمل دیندارتر شود، ظرفیتهای دین در اعتلای اجتماعی، بیشتر شکوفا می شود و جلوه های تازه تری از قدرت دین در ساماندهی و ارتقاء اجتماعی بروز و ظهور می یابد.
وی افزود: جریان یافتن دین در جامعه می تواند به ورود انواع آلودگی ها، ناخالصی ها، خرافات و موهومات به دین نیز منجر شود. البته مواجهه علماء با دین که آنها نیز قسمتی از جامعه قلمداد می شوند نه قسمتی از دین، در جای خود اهمیت و تاثیرات منحصر به فردی دارد. این که جامعه، دین را به خرافه و موهومات تبدیل کند و یا دائما در کوشش برای مقاومت در مقابل آلودگی ها و خالص سازی دین باشد، می تواند سرنوشت رابطه دین و جامعه را تغییر دهد.
غلامی، هدف دیدگاه های جامعه شناختی درباره ی دین را درک کارکردهایی عنوان نمود که دین انجام می دهد و اظهار داشت: این دیدگاه های جامعه شناختی تاثیرات مثبتی و منفی ای است که جامعه و معادلات غیر دینی حاکم بر آن می تواند بر دین داشته باشد. در این بین، ابزارها و روش های جامعه شناختی مانند نظرسنجی، نگرش سنجی، مصاحبه و تحلیل داده های تاریخی را می توان برای مطالعه دین در یک فرهنگ به کار برد تا به ما کمک نماید.
وی اشاره کرد: باید نقش دین در زندگی مردم و نحوه تاثیرگذاری آن بر جامعه را بهتر درک نماییم، هر چند روشن است که هیچ یک از این ابزارها و روش ها خارج از اتمسفر تجربه دینی چندان که باید موفق عمل نمی کنند.
غلامی با اشاره به این که یکی از پرسش های کلیدی طی سالهای قبل به نسبت علوم انسانیِ اسلامی با جامعه برمی گردد، اضافه کرد: پرسش مشخص این است که آیا علوم انسانی اسلامی تنها زاییده جامعه دینی است؟ آیا در صورت فقدان یک جامعه دینی به مفهوم عینی و نه تئوریک آن، صحبت از تولد، شکوفایی و اثربخشی آن بیهوده است؟
وی تصریح کرد: واقعیت این است که دین و جامعه دارای یک رابطه پیچیده و چند وجهی هستند که در طول تاریخ، تمدن ها، فرهنگ ها و زندگی فردی را شکل داده است. دین یک پدیده اجتماعی است که به طرق مختلف تحت تأثیر اعضای جوامع نیز قرار می گیرد. جامعه ای که اکثریت اعضای آنرا دینداران تشکیل نداده باشند و یا دینداری آنها تابع اندیشه اسلام اجتماعی نباشد، بطور طبیعی نه فقط گرایشی به علوم انسانی اسلامی نخواهد داشت، بلکه کنش های فردی و اجتماعی آنان سرجمع به تولد و شکوفایی این علوم منجر نخواهد شد.
غلامی با اشاره به این که در علوم انسانی، تمرکز بر روی توصیف، تبیین و پیش بینی تلقی می شود، اظهار داشت: با آنکه علوم انسانی ماهیت و ساخت علمی خودرا حفظ می نماید، اما هر علمی، اولاً برمبنای پیش فرض های فکری- فلسفی حاکم که حتما قسمتی از آن از عقلانیت اسلامی متاثر است و ثانیاً، برمبنای شرایط فردی و اجتماعی و به تبع آن هم مسائل و هم ظرفیتهای مواجهه با مسائل در جامعه دینی، عینکی را بر چشم علوم انسانی در محیط جامعه دینی می زند [و علوم انسانی را متصف به وصف اسلامی می کند] که در غیر جامعه دینی چنین عینکی وجود ندارد.
رییس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی افزود: عقلانیت عملی و تجویزاتی که این عقلانیت به مثابه یک امر پسینی، با اتکاء به نتایج علوم انسانی اسلامی خواهد داشت، از اهمیت فراوانی برخوردارست. این عقلانیت، هر چند ماهیت و ساخت علمی ندارد، اما در یک هماهنگی ویژه با علوم انسانی اسلامی، تبلوربخش نظم اسلامی است.
وی اشاره کرد: چنانچه جامعه دینی، تنها جنبه هویتی برای جامعه مسلمانان داشته باشد، طبیعی است که علوم انسانی اسلامی به عنوان یک دانش متاثر از پیش فرض های فلسفی و عقلی-دینی، مجالی برای تولد و شکوفایی پیدا نمی نماید. این در حالیست که فکر، فرهنگ و اندیشه غربی مدرن نیروی طبیعی مقاومت در مقابل ایجاد جامعه دینی است و چنانچه در جامعه ای از هر طریقی رواج یابد، یا جامعه دینی در اتمسفر جهانی شدن [با محوریت فکر و فرهنگ غربی] هضم شود، فرصت ایجاد علوم انسانی اسلامی بصورت مضاعف کاهش پیدا می کند.
غلامی با اشاره به این که جامعه ایرانی جامعه ای دینی است، اضافه کرد: به رغم انتقال وسیع فکر، فرهنگ و سبک زندگی غربی به ایران و تاثیرات انکارناپذیری که این انتقال داشته است، همچنان تحقیقات میدانی نشان میدهد که جامعه ایرانی، جامعه ای دینی است و بخش مهمی از مردم، نه فقط به برقراری نظم اسلامی در جامعه قلباً تمایل دارند، بلکه به آن امید می ورزند. برای نمونه، در نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما که در مرداد ماه ۱۴۰۲، با حجم نمونه ۴۹۴۹ نفر از افراد ۱۸ سال به بالا در تهران و ۳۱ شهر بزرگ کشور انجام شده است، برخی نتایج حاصل شده که خیلی جالب است، نشان میدهد بعضی تلقی ها درباره ی وضعیت دین در ایران اغلب نادرست یا گرفتار سیاست زدگی است.
وی افزود: ۷۵/۹ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: عمل به تعالیم اسلام، می تواند جهانی با نشاط و امید برای انسان مهیا کند. ۷۲/۱ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: عمل به دستورات دینی، سبب توسعه و پیشرفت کشور می شود.
۷۶ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: دستورات دینی سبب وحدت و انسجام اجتماعی می شود.
۷۹ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: دین اسلام، برای پیشرفت عقل، علم و معنویت را به کار می گیرد.
۵۵ درصد در حد خیلی زیاد و زیاد گفته اند: دین ضامن آبادانی دنیا و آخرت است.
وی با اشاره به این که علوم انسانی اسلامی خصوصاً در مقام عینیت، حاصل یک فرآیند طبیعی در جامعه دینی است، اظهار داشت: تا وقتی چنین جامعه دینی با فاکتورهای مطلوب وجود نداشته باشد، نمی توان انتظار داشت علوم انسانی اسلامی بروز و ظهور پیدا کند. موضوع بسیار مهم، کوشش های گسترده مسلمانان برای تقویت ایمان و به تبع آن، سبک زندگی اسلامی در راه تقرّب به جامعه مطلوب اسلامی است.
غلامی افزود: این واقعیت را نمی توان نادیده انگاشت که علوم انسانی اسلامی برای جوامع غیر دینی یا جوامع دینی ای که به اندیشه اسلام اجتماعی تمایلی نشان نمی دهند، در جزییات کارایی چندانی ندارد و لزوما توفیق مند نیست. نباید از نظر دور داشت که دینی که با ایمان وارد قلمرو حیات فردی و اجتماعی شده است، فراتر از آزادی است. در عین حال، ایمان افراد یکسان نیست و کاهش سطح ایمان، گرایش به نظم مدنیِ دینی را می کاهد و ثانیا، همه اعضای جامعه را دینداران تشکیل نمی دهند و طبیعی است نظم دینی باید آزادی های فردی آنها را مادام که به حقوق سایرین لطمه نزنند، تضمین کند.
وی بیان کرد: صحبت از تقدم جامعه دینی به علوم انسانی اسلامی و تمرکز برای ایجاد چنین جامعه ای، منطقی به نظر می آید. در عین حال، یک سؤال قابل طرح است و آن این که آیا علوم انسانیِ اسلامی در پروسه ایجاد جامعه دینی مطلوب فاقد هر گونه نقش آفرینی است؟ به بیان دیگر، مگر می توان برای علوم انسانی در روند جامعه پردازی نقشی قائل نبود و خلق و شکوفایی جامعه دینی را امری بیگانه با علم و عقلانیت در نظر گرفت؟
غلامی اظهار داشت: نمی توان انکار کرد که ایجاد تئوریک و نیمه عینی سطحی از علوم انسانیِ اسلامی در راه آفرینش و تکامل جامعه دینی و رسیدن جامعه به فاکتورهای مطلوب لازم است و تا آن زمان که علمی کارآمد به مدد مسلمانان در راه جامعه پردازی نیاید، تلاش در راستای رسیدن به جامعه اسلامی مطلوب مقرون به نتیجه نیست. در چنین شرایطی، نباید وجود علم دینی را مشروط به وجود جامعه دینی آن هم از نوع مطلوب آن نمود.
منبع: پروژه آسان
این مطلب پروژه آسان را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب